نور کم

محققان دانشگاه میشیگان بین نور کم و توانایی کمتر یادآوری و یادگیری ارتباط پیدا کرده اند. دانشمندان مغز گروهی از موش‌ها را آزمایش کرده اند. موش‌ها مثل انسان در طول روز فعال هستند و شب‌ها می‌خوابند. در ابتدای تحقیق، به موش‌ها آموزش دادند راه خود را در یک ماز پیدا کنند. سپس آن‌ها را به دو گروه تقسیم کردند نیمی از موش‌ها در مقابل نور روشن روز و نیمی دیگر در مقابل نور کم قرار داده شدند. بعد از چهار هفته، موش‌هایی که در مقابل نور کم بودند ۳۰ درصد از ظرفیت هیپوکامپ خود را که برای یادگیری و حافظه ضروری است از دست داده بودند. علاوه بر این همه موش‌ها دوباره به مازی برده شدند که قبلا عبور از آن را یاد گرفته بودند. موش‌هایی که در مقابل نور کم قرار داشتند عملکرد بسیار بدتری نسبت به سایر موش‌ها داشتند.


گوشی‌های هوشمند

گوشی‌های هوشمند ما را همیشه در دسترس نگه می‌دارند، اما توانایی‌های شناختی ما را کاهش می‌دهند. محققان دانشگاه تگزاس حدود ۸۰۰ کاربر گوشی هوشمند را مورد مطالعه قرار دادند. از شرکت کنندگان خواسته شد در آزمون‌های کامپیوتری شرکت کنند که نیاز به توجه کامل داشت. از تعدادی از آن‌ها خواسته شد گوشی خود را در اتاق دیگری بگذارند، و از بقیه خواستند گوشی خود را سایلنت کرده و مقابل چشمشان روی میز بگذارند. افرادی که گوشی خود را در اتاق دیگری گذاشته بودند به مراتب عملکرد بهتری داشتند.
 
محققان نتیجه گرفتند که در دید بودن گوشی توانایی تمرکز و اجرای وظایف را کاهش می‌دهد. افراد آنقدر به چک کردن گوشی‌های خود عادت کرده اند که وقتی می‌خواهند روی چیز دیگری تمرکز کنند ناخودآگاهشان باید معکوس کار کند. این تلاش برای اجتناب از تمرکز روی تلفن همراه انرژی و توجهی که در واقع برای وظیفه پیش رو نیاز است را کاهش می‌دهد. دور کردن کامل تلفن همراه به ناخودآگاه استراحت می‌دهد.


خوراکی‌های فرآوری شده

تغذیه بد تاثیر منفی روی عملکرد شناختی دارد. محققان عادات غذایی و سطح هوش حدود ۱۴۰۰۰ کودک را بررسی کرده اند. کودکانی که در سه سالگی عمدتا از غذا‌های فرآوری شده استفاده می‌کردند پنج سال بعد میانگین هوش کمتری از کودکانی داشتند که رژیم غذاییشان سرشار از ویتامین و مواد مغذی بوده است. رژیم غذایی سرشار از ویتامین و موادمغذی به رشد بهینه مغز کمک می‌کند. از آنجا که مغز درسه سال اول زندگی سریعتر رشد می‌کند، موادی که در این مدت مصرف می‌شوند تاثیر طولانی‌ترین روی عملکرد کلی مغز دارند. کودکانی که عمدتا غذا‌های فرآوری شده در سه سالگی می‌خورند، بهبود رژیم غذایی بعد‌ها در زندگیشان تاثیر کمی روی هوششان می‌گذارد.


چند کارگی

بسیاری از مطالعات ثابت می‌کنند که چند کارگی دور از عقل است. مغز نمی‌تواند در لحظه روی بیش از یک چیز تمرکز کند. این یعنی هنگامی که چند کار را همزمان انجام می‌دهیم مغز مدام روی چیز‌های مختلف تمرکزش را تغییر می‌دهد. در نتیجه افرادی که همزمان چند کار را انجام می‌دهند کمتر موفق می‌شوند.
 
اما برخی افراد ادعا می‌کنند به خوبی می‌توانند چند کار را همزمان انجام دهند، بنابراین محققان فکر می‌کنند شاید این مهارتی باشد که افراد خاصی دارا هستند. تیمی از محققان دانشگاه استنفورد با چند شرکت کننده درباره درکشان از اینکه چقدر می‌توانند چند کار همزمان را خوب انجام دهند مصاحبه کردند و سپس توانایی آن‌ها را آزمودند.
 
نتایج نشان داد که برعکس است. افرادی که به خودشان افتخار می‌کردند که چند کار همزمان را بسیار عالی انجام می‌دهند در واقع عملکرد بسیار بدتری نسبت به کسانی داشتند که ترجیح می‌دادند در لحظه روی یک کار تمرکز کنند. نه تنها چند کارگی باعث عملکرد ضعیف‌تر می‌شود، بلکه سطح هوش ما وقتی تلاش می‌کنیم در لحظه چند کار انجام دهیم افت می‌کند. چند کارگی باعث می‌شود ضریب هوشی افراد کمتر شود. تاثیر منفی این کار حتی از مصرف ماریجوآنا یا شب بیداری بیشتر است.


قند

رژیم غذایی سرشار از فروکتوز بعد از شش هفته باعث کاهش هوش می‌شود. محققان دانشگاه کالیفرنیا روی اثر رژیم غذایی با فروکتوز بالا روی موش‌ها تحقیق کردند. به این جوندگان آموزش داده شد که راهشان را در یک ماز پیدا کنند و سپس آن‌ها را به دو گروه تقسیم کردند. به هر دو گروه مخلوط آب و فروکتوز داده شد. اما به یک گروه اسید چرب امگا ۳ هم دادند که تصور می‌شود سلول‌های مغز را از آسیب حفظ کند.
 
بعد از شش هفته، موش‌هایی که اسید چرب امگا ۳ خورده بودند عملکرد بسیار بهتری داشتند، اما موش‌هایی که امگا ۳ مصرف نکرده بودند نمی‌توانستند مسیری که قبلا یاد گرفته بودند را پیدا کنند. خوردن فروکتوز زیاد سطح انسولین موش‌ها را تحت تاثیر قرار داده بود. سلول‌های مغز از قند به عنوان سوخت استفاده می‌کنند. مقادیر زیاد فروکتوز روی نحوه ذخیره سازی سلول‌های مغز و استفاده از این ماده تاثیر می‌گذارد که آن هم روی عملکرد سلول‌ها در پردازش افکار و احساسات تاثیر می‌گذارد. خوشبختانه اسید چرب امگا ۳ از آسیب سلول‌های مغز توسط فروکتوز جلوگیری می‌کند.


سفر‌های روزانه طولانی

رانندگی بیش از دو ساعت در روز ضریب هوشی افراد را کاهش می‌دهد. محققان سبک زندگی بیش از ۵۰۰ هزار نفر را در یک دوره ۵ ساله بررسی کردند، و حافظه و هوش آن را مورد آزمایش قرار دادند. ۹۳ هزار نفر از شرکت کنندگان بیش از دو ساعت در روز رانندگی می‌کردند و نمره کمتری در آزمون هوش در ابتدای مطالعه کسب کردند. علاوه بر این رانندگان فواصل طولانی، کاهش مداومی در توانایی‌های شناختی در طول دوره آزمایش نشان دادند. ذهن در جاده کمتر فعال است و فقدان محرک باعث کاهش ضریب هوشی می‌شود. نتایج مشابه در مورد کسانی که در روز بیش از سه ساعت تلویزیون می‌بینند هم به دست آمده است.


پرواز زدگی

پرواز زدگی (بی خوابی و ناراحتی ناشی از مسافرت طولانی با هواپیما) باعث می‌شود چند بار در روز احساس خستگی کنید. اما وقتی صحبت از حافظه و یادگیری می‌شود، اثرات بسیار طولانی تری به جای می‌گذارد. محققان دانشگاه کالیفرنیا پرواز زدگی مزمن را روی همستر‌ها بررسی کردند، چون این حیوانات از نظر ریتم شبانه روزی تقریبا نزدیک به انسان هستند.
 
محققان دو بار در هفته به مدت یک ماه برنامه زمانی همستر‌ها را شش ساعت تغییر دادند تا تغییرات زمان و پرواز راه شبیه سازی کنند. همستر‌ها در طول پرواز زدگی و هم چنین یک ماه بعد از اینکه به برنامه خواب همیشگیشان برگشتند، از نظر حافظه و یادگیری آزمایش شدند.
 
نتایج نشان داد همستر‌ها حین برنامه خواب جایگزین عملکرد ضعیف تری داشتند. همستر‌های پرواز زده وظایف ساده را به سختی یاد می‌گرفتند. اما یک ماه بعد از اینکه همستر‌ها به برنامه طبیعی خود برگشتند، همچنان از نظر حافظه و یادگیری ضعیف بودند. تحقیقات بیشتر نشان داد که همستر‌هایی که برنامه خواب جایگزین روی آن‌ها اجرا شد تنها نصف نورون‌های گروه کنترل را در هیپوکامپشان داشتند. این کمبود در هیپوکامپ هفته‌ها بعد از اینکه همستر‌ها به روال طبیعی خود برگشتند همچنان مشهود بود. علاوه بر کسانی که پرواز بین المللی زیادی دارند، هرکسی که مدام برنامه خواب خود را تغییر می‌دهد مانند کسانی که شیفت کاری چرخشی دارند، این آسیب هیپوکامپ را تجربه خواهد کرد.


چاقی

چربی اضافی بدن روی عملکرد تمام اعضای بدن از جمله مغز تاثیر می‌گذارد. محققان مغز ۱۱۷ زن چاق را بررسی کردند. مغز آن‌ها قند را سریعتر از زنان گروه کنترل که وزن معمولی داشتند می‌سوزاند. زنان چاق از نظر عملکرد شناختی قبل و بعد از جراحی کاهش وزن آزمایش شدند. نتایج آزمایش بعد از جراحی کاهش وزن بسیار بهتر شده بود. زنانی که قبلا چاق بودند پیشرفت‌های شناختی خاصی در عملکرد اجرایی نشان دادند. مغز افراد چاق قند را متفاوت از کسانی که چربی اضافه ندارند پردازش می‌کند. این تفاوت پردازش باعث آسیب ساختاری به مغز می‌شود که به نوبه خود روی عملکرد شناختی تاثیر می‌گذارد.
 
تحقیق دیگری روی ۵۰۰ بزرگسال نشان داد که افراد دارای اضافه وزن نسبت به همسالان خود که وزن نرمالی دارند ماده سفید کمتری دارند. ماده سفید مناطق مختلف مغز را متصل می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. انسان‌ها به طور طبیعی هرچه بزرگتر می‌شوند ماده سفیدشان را از دست می‌دهند. اما ماده سفید در افراد چاق سریعتر از بین می‌رود. حجم ماده سفید در یک فرد چاق ۵۰ ساله به اندازه حجم ماده سفید یک فرد لاغر ۶۰ ساله است. اختلاف ماده سفید بین افراد چاق و نرمال تنها در افراد میانسال و بزرگتر دیده می‌شود.


کتک خوردن در کودکی

تحقیقی که روی کودکان آمریکایی انجام شد نشان داد که کودکانی که کتک خورده اند ضریب هوشی کمتری از سایر کودکان دارند. محققان توانایی شناختی دو گروه از کودکان ۲ تا ۴ سال و ۵ تا ۹ سال را بررسی کردند. چهار سال بعد دوباره کودکان هر گروه را بررسی کردند. در گروه سنی بالاتر، کودکانی که کتک خورده بودند ضریب هوشیشان تقریبا ۳ نمره پایین‌تر از کودکانی بود که کتک نخورده بودند. در گروه سنی پایین‌تر متوسط ضریب هوشی کودکانی که کتک خورده بودند ۵ نمره پایین‌تر از کودکانی بود که کتک نخورده بودند. داده‌های جهانی هم نشان می‌دهد در کشور‌هایی که کتک زدن رایج‌تر است ضریب هوشی پایین‌تر است. محققان معتقدند کتک می‌تواند یک عامل استرس زای مزمن برای کودکان باشد و باعث ترسو شدن آن‌ها می‌شود.


منبع: سایت برترینها